شعر گودال قتلگاه

حسین من

این تیغ ها نظام تنت را به هم زدند

ترکیب صورت و بدنت به هم زدند

تیزی نیزه های پر از خشم شامیان

تصویر کهنه پیرهنت را به هم زدند

تنها هجوم نیزه و شمشیر بس نبود

با سنگ شیوه ی زدنت را به هم زدند

باران سنگ های پر از بغض مرتضی

دندان و دنده و دهنت را به هم زدند

وقت هجوم و غارت جسمت حسین من

آری حرامیان کفنت را به هم زدند

رحمی نشد به پیکر بی جانت ای حسین

با نعل تازه جسم و تنت را به هم زدند

 وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا