شعر وروديه محرم

حسین من

بر روضه هات باغ جنان غبطه می خورد
بر بیکرانه ی تو کران غبطه می خورد

بی قیمت است قطره اشکی که می چکد
دریا به چشم گریه کنان غبطه می خورد

لطف اذان به اشهد انَّ حسین هاست
در هر فراز بر تو اذان غبطه می خورد

حتی حبیب تشنه گریه برای توست
بر چشم های اشک فشان غبطه می خورد

ناکام آن کسی است که هیئت نیامده
بر پیرمرد روضه… جوان غبطه می خورد

ذکر حسین افضل الاذکار عالم است
کم ذکر گفته ایم و زبان غبطه می خورد

پاداش مصرعی به مقام تو جنت است
دعبل به ساز گار و حسان غبطه می خورد

مقتل اگر چه خط به خط از کشتنت نوشت
اما به حال مرثیه خوان غبطه می خورد

کار غذای نذری تو دادن شفاست
براین طعام سفره نان غبطه می خورد

قبل از همه به مجلس تو مادرت رسید
مادیر آمدیم. و زمان غبطه می خورد

بخشودگی اقل کرامات روضه است
پس بر محرمت رمضان غبطه می خورد

مارا ببخش در غم تو کم گذاشتیم
بااین حساب پا به محرم گذاشتیم
سعید توفیقی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا