شعر وفات حضرت خديجه (س)

حضرت مادر

تو را کدام مدیح آورم که شخص رسول
توراست همسر و دختر توراست شخص بتول

زبان به اشهد اگر وا کنی کرامت توست
فروع حسن تو کافی است بر قبول اصول

کدام پله علم است تا که ذیل تو نیست؟
غلام کوی تو معقول و خادمت منقول

به ضرب سکه کجا شان ضرب شمشیر است؟
جز این درم که علی از کرم نموده قبول

زبان بگو به دهان سنگ شو حمیرا را
که این فضیلت عظمی نمی‌رسد به فضول

کسی به معرفت دختر تو راه نیافت
بلی همیشه ز مجهول می‌دمد مجهول

به هر مقام که دیدم مقام مسئول است
بجز گدای درت کاو نمی‌شود مسئول

ببخش دنیی و عقبی به معنی مسکین
بدار کوکب ما را مصون ز ننگ افول

محمد سهرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا