شعر وروديه محرم

حي علي العزاء

بیتابی و تلاطم ِ دریا شروع شد
لطمه زنیِ عالم بالا شروع شد

هفت آسمان سیاه به تن کرد و باز هم؛
با گریه نوحه خوانیِ صحرا شروع شد

حیّ علی محرّم و حیّ علی العزا
محزون ترین عزایِ دو دنیا شروع شد

شالِ عزا به گردنش و گفت محتشم:
مُقبل بیا! گداییِ ماها شروع شد

«باز این چه شورش است که در» زیر پرچمت
قلبم شکست و روضه از اینجا شروع شد-

ذکر لبت «أعوذُ مِنَ الکربِ والبلا»
دلواپسیِ نوکرت آقا شروع شد

شد خیره بر گلویت و یکریز بغض کرد
دلشوره های زینب کبری(س) شروع شد

آماده کرد خنجر خود را همینکه شمر(لع)
أمن یُجیبِ حضرت زهرا(س) شروع شد!

 
مرضیه عاطفی سمنان

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا