شعر شهادت حضرت زهرا (س)

حی علی خیر العمل

رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر

همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر

آی آقای عزیز ما بیا برگرد که…
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر

از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر

دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر

یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر

هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر

قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر

دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،… از در بیشتر

آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر

وحید محمدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا