شعر شهادت حضرت زهرا (س)

خانم هجده ساله

خانم هجده ساله

تو زمین گیری و من بی کس و یارم زهرا
خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا

چقدر پیر شدی خانم هجده ساله
حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا

خانه ام مقتل تو بوده و من شاهد قتل
با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا ؟

همدم چاهمو هم صحبت نخلستانم
بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا

مرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین
بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا

من صف اول هر غزوه به میدان رفتم
ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا

یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد
یک دل سیر برای تو ببارم زهرا

تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟
خجل از قد تو با دیده ی تارم زهرا

کفنت را جلوی چشم علی باز نکن
که در آورده عزای تو دمارم زهرا

شب به شب مجلس ختمی‌ست،خصوصی اما
نه سر قبر تو … بالای مزارم زهرا

علیرضا وفایی خیال

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا