شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم

داستان نوکری

حرف حالا نیست که این داستان نوکری
قدمتی دیرینه دارد آستان نوکری

هر کسی شیر حلال و لقمه های پاک خورد
سربلند آمد برون از امتحان نوکری

هر پیمبر نوکر آل محمد بوده است
بستگی دارد مراتب بر زمان نوکری

بر سر هر سفره ای ننشیند آن کس که نشست
بر سر این سفره و خورده است نان نوکری

هیچ کس اینقدر نه محبوب و معروف شد
مثل آنکه داشته نام و نشان نوکری

به,به جوون و عابس و دیگر غلامان حسین
حرف ها دارند آن ها در بیان نوکری

غیر از اینجا نوکری کردن به غیر از ننگ نیست
پس بر این نکته یقین دارم به جان نوکری

محسن صرامی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا