مقابل تو نشستم هلال نيمه من
به حال من نظرى ، نظرة رحيمه من
ز بى قرارى خواهر ، سه روز ميگذرد
از آن دو بوسه آخر سه روز ميگذرد
دلم شكست ترا روى نيزه ها ديدم
سه روز ميگذرد كه ترا نبوسيدم
زمانه بر دل زينب چقدر تنگ گرفت
محل بوسه من را چگونه سنگ گرفت ؟
همان دو آيه كه خواندى دل مرا خوش كرد
ولى به روى دهان تو سنگ جا خوش كرد
تو از بلندى نيزه كجا نيفتادى ؟!؟!
به روى دامن زينب چرا نيفتادى
محمد جواد پرچمی