شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

ولایت شیر خدا

با ذکر یاد و نام علی مست میشوم

هر لحظه با کلام علی مست میشوم

 دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم

چون که به روی بام علی مست میشوم

 وقتی که نام ساقی کوثر می آورم

آنجا به احترام علی مست میشوم

 جمع اند دور نور علی عاشقان و من

همواره با غلام علی مست میشوم

 رو میکنم به سمت نجف نیمه های شب

از دور با سلام علی مست میشوم

 بعد از نماز موقع تسبیح گفتنم

هوهو کنان ز جام علی مست میشوم

ذکرم شده علی مددی والی الولی

یامظهر العجایب و یا مرتضی علی 

عطرش ز کعبه آمد و عالم بهار شد

دنیا برای دیدن او بیقرار شد

 از سینه چاک بودن کعبه مشخص است

آئینه صفات خداوندگار شد

 وقتی ز کعبه شمس جمالش طلوع کرد

خورشید از ریاست خود برکنار شد

 هر شب در آسمان رخ ماه اعتبارداشت

تابید روی حیدر و بی اعتبار شد

 در عرش با خدای خودش رفت و دست داد

وقتی به روی دوش پیمبر سوار شد

 کعبه ندیده بود کسی را به این مقام

از برکت علی ست ولایت مدار شد

نیرو گرفت بازوی پیغمبر خدا

از قدرت حمایت و نیروی مرتضی 

دنیا اگر نداشت علی را بقا نداشت

بی مرتضی و فاطمه دنیا صفا نداشت

 کار تمام خلق به پایان رسیده بود

دنیا اگر ولایت شیر خدا نداشت

 این طور شسته رفته به ماها نمیرسید

اسلام اگر حمایتی از مرتضی نداشت

 دنیا اگر که عاشق روی علی شده

چون که از اولش چو علی مقتدا نداشت

 پیراهنش اگرچه چنین وصله دار بود

مولا به جز خدا به کسی اعتنا نداشت 

آمد خدای را به زمین ها بیاورد

کفوی برای حضرت زهرا بیاورد

وقتی که جنگ را به عدو مثل نار کرد

سیل هجوم لشکریان را مهار کرد

 وقتی شبیه شیر به خیبر هجوم برد

به به ببین که هیبت مولا چه کار کرد

 در جنگ خندق این اسدالله را ببین

غرش نکرده لشکر دشمن فرار کرد

 تا بر کمان ابروی خود تیر را نهاد

پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد

 با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالفقار

< strong>دنیا به ناز شست علی افتخار کرد

 آندم که نام فاطمه روی لبش نشست

با ذوالفقار خود همه را تار و مارکرد 

بیخود که نیست او اسدالله حیدر است

دنیا حقیر حضرت ساقی کوثر است

دل را اگر که مست می تاک میکند

بار گناه قلب مرا پاک میکند

 اعجاز میکند بخدا حضرت علی

این خاک را به یک نظر افلاک میکند

 زهرا که هست تیغ علی خوب میبُرد

او با دعای فاطمه کولاک میکند

 او صاحب صفات خداوند اکبر است

در گود معرفت همه را خاک میکند

 هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم

سینه برای آمدنش چاک میکند

او از ضریح خویش به من شور میدهد

وقتی که تشنه میشوم انگور میدهد

خاک پای غلامان حیدرند

محشر که میرسد همه پیش پیمبرند

 آنانکه رزق خویش را از این سفره میبرند

یعنی که با ابوذر و سلمان برادرند

 آری تمام ما به علی ختم میشویم

چون شیعیان واقعی از نسل قنبرند

 آنانکه از پیاله او آب میخورند

شیعه اگر شدند همه مدیون مادرند

 این بگو به هرکه گدای علی نشد

عالم به زیر پرچم ساقی کوثرند

هرکس علی علی نکند خار میشود

در پنجه های نفس گرفتار میشود

این دست ما و دامن احسان تو علی

هر شب نشسته ایم سر خوان تو علی

 قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأند

باید دعا کنند به سلمان تو علی

 آقا به جان حضرت زهرا مرا بخر

تا که روم به زمره خوبان تو علی

 ماه رجب شده نظری کن امام عشق

بی برکت است سفزه به جز نان تو علی

 مستم هنوز مثل تمام ملائک از

عطر نماز صبح در ایوان تو علی

 

آقا چه میشود که مسلمانمان کنی

ما را نجف دوباره تو مهمانمان کنی

مهدی نظری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا