شعر ولادت حضرت عباس (ع)

حیدر سپاه حسین

بهانهشدکه دوباره گدای تو بشویم

خداکندکه همیشه برای تو بشویم

تمامهستی خود را دهیم جادارد

کهزائر حرم باصفای تو بشویم

چه میشود که به ما هم دهند,پر که فقط

کبوتررویگلدسته های توبشویم

خداکندکه به ماهم اجازه ای بدهند

که مثلماه وستاره فدای توبشویم

بیابهخاطرزینب نگاه کن مارا

کهصیدهرشبه چشمهای تو بشویم

خداگواستکه ماخاک پای مان عرش است

اگر بهلطف خداخاک پای توبشویم

 

توصاحبعلم کربلای اربابی

عمویتشنه لب بچه های اربابی

 

امامماسپری مثل تونخواهدداشت

شب غمشسحری مثل تونخواهدداشت

حسینمثل پیمبرتوهم مثال علی

وشهرعشقدری مثل تونخواهدداشت

اگرکهسینه دریاپرازصدف باشد

بدونشک گهری مثل نونخواهدداشت

شجاعتعلوی راتوارث بردی چون

کهمرتضی پسری مثل تونخواهدداشت

رسیدیوشب مامثل روزروشن شد

چونآسمان قمری مثل تونخواهدداشت

دودستدادی وجایش خدابه تو پرداد

نه,جبرئیلپری مثل تو نخواهدداشت

 

توعشقزینبی و تاهمیشه ماه حسین

نوشتهاند تورا حیدرسپاه حسین

 

فراتمشک تهی وتویی که دریایی

توماهام بنینی زنسل زهرایی

جمالهاشمیان درمدینه معروف است

میانهاشمیان واقعاتو زیبایی

همینکه پیش علی راه می روی آقا

چقدرهیبت تو می شود تماشایی

علی ستساقی کوثر,توساقی عشقی

رقیهعشق حسین وبه عشق سقایی

همهرعیت عشقیم وپادشاه تویی

خوشابه حال توآقا چقدر آقایی

اگرچهمهر امامت نخورده درلوحت

ولی بهکل خلائق امیرومولایی

 

ببند گردنمن رابه پای زنجیرت

بیابزنسر من راحلال شمشیرت

 

علی کهدیدتورایادخیبرش افتاد

بیادنغمهالله اکبرش افتاد

میانچشم تو مولا چه صحنه هاکه ندید

نگاهاوبه رخ سبب نوبرش افتاد

کسی کهتیغ کشیدوبه جنگ تو آمد

سرشبریده شدو دربرابرش افتاد

تونعرهمی زدی ولشگری به هم می ریخت

رجزکهخواندی حسین یادمادرش افتاد

اگرچهتیغ نبردی ولی همه دیدند

به تیغابروی تو دشمنت سرش افتاد

 

کسیندیده چنین تیغ تیز برانی

توباصدایعلی می کنی رجز خوانی

 

همینکهپرچمت افتادخیمه غوغاشد

نبودیوسریک گوشواره دعواشد

تورفتیوهمه گفتند وای برزینب

همینکهپای عدو سمت خیمه هاواشد

چهارهزارنفر تیر می زدند ای وای

چقدرتیر سه پر نذر جسم سقاشد

اگرچهپرچمت افتاد برزمین اما

همینکهفاطمه رادید پرچمت پاشد

پسازشهادت اکبرنه بعدقاسم نه

پس ازتوبود که دیدند حسین تنهاشد

غم علیجگرش را به درد آورده

توراکه دید چنین سرو قامتش تاشد

 

نبودیو دل زینب شکسته تر شده بود

پس ازتو ام بنبن بود بی پسرشده بود

مهدی نظری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا