شعر شهادت امام كاظم (ع)شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر شهادت حضرت موسی ابن جعفر (ع)

باز هم نام کریمان پیش من آورده اند
علتش این بود من را از قرن آورده اند
در سیه چال گنه افتاده بودم بی حبیب
لطف کردند و برایم هم سخن آورده اند

چار حمال از دل زندان به بیرون آمدند
روی یک لنگه دری خونین بدن آورده اند

بس که او لاغر شده اصلا نمی آید به چشم
تن که نه… بر روی تخته پیروهن آورده اند

صوت قرآن و مناجاتش نمی آید دگر
چکمه پوشان چه به روز این دهن آورده اند

تا غرورش را شبیه ساق پایش له کنند
چند زندان بان پست و بد دهن آورده اند

باز هم شکر خدا عریان نمیماند زمین
نوزده تا دخترش چندین کفن آورده اند

تا سه روز آقا تنش روی پل بغداد بود
پیکرش در معرض خورشید و خاک و باد بود

رضا قربانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا