شعر مناجات با خدا

شعر مناجات با خدا

سفره وقتی پهن شد قطعا کرامت میشود
کاسه های خالی ما پر ز نعمت میشود

روی من را هر کجا رفتم زمین انداختند
جز در این خانه که بیچاره دعوت‌ میشود

پرده پوشی های تو کار خودش را کرده است
بی حیا می آید و کوه نجابت میشود

حال من را خوب کرده گریه های نیمه شب
گریه ,این دنیا هم اسباب شفاعت میشود

اشتیاق در عبادت وصل دلبر میکند
ورنه مهجور است طاعت چونکه عادت میشود

گفت العفو خودش را هر کسی با یا حسین
آخر سر قسمتش فیض شهادت میشود

روضه زینت میدهد کل‌مناجات مرا
بندگی اینگونه همراه بصیرت میشود

دستگیران دو عالم , موسفید روضه اند
پیر روضه غالبا اهل سعادت می شود

تو بزرگ خاندان بودی حسین من ,ولی
بر تن بی جان تو دارد جسارت‌میشود

نیستی الحمدلله که ببینی بعد تو
معجر از ناموس آل الله غارت میشود

آیه هایی که رسید و جان زینب را گرفت
از فراز منبر نیزه قرائت میشود

وقف بی موقع به قرآن داد , چوب خیزران
بر لبانت بین تشت زر اهانت میشود

محمد کیخسروی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا