شعر مدح امام حسين (ع)

شمیم تربتتان

شمیم تربتتان برده از سرم  هوشم

به شوق وصل حرم مثل چشمه می جوشم

حریم وصحن وسرای تو آنقدر زیباست

که باغ و روضه ی رضوان شده فراموشم

به لطف فاطمه از کودکی اسیرم من

اسیر مرقد شاه وضریح  شش گوشم

ز جای جای حرم می رسد سلامُ علیک

صدای خادمتان فطرس است در گوشم

ز بارگاه تو بویی عجیب می آید

ز عطر سیب حرم باز مست و مدهوشم

بیا و گوشه ی چشمی به نوکرت انداز

که اربعین بکشم مرقدت درآغوشم

فدای خشکی لبهایتان شوم آقا

دگر زجام فرات ساغری نمی نوشم

قسم به پیرهن مشکی عزای شما

که جز لباس سیاهت کفن نمی پوشم

ز جام شهد شهادت اگر دهی قدحی

به روی دشت ببینی ز لاله گلپوشم

  حمید قلی زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا