شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

شهر آلوده

شهر آلوده , دل آلوده , نفس آلوده
از سیاهی پرم گشته قفس آلوده

بال من را نپسندید هوای حرمت
این کبوتر شده دور از تو ز بس آلوده

رسم درمان شما هم به دلم زخم گذاشت
سر زدی بر همه پاکان و سپس آلوده

نشود آهوی حیران بیابان طلب
آن دلی که شده از گرد هوس آلوده

خاک من را به حوالی خراسان نبرید
تا گلستان نشود خار و , ز خس آلوده

سحر این اشک بشوید مگر از لطف رضا
دل خشکی که شده قدر طبس آلوده

رضا رسول زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا