شعر شهادت حضرت عباس (ع)

عباس من

ميخواستي زيباترين شق القمر باشي
مثل هميشه نازنين بايد كه سر باشي

خيلي هياهوي نگاه دشمنان سخت است
بايد كنارم بعد اينها بيشتر باشي

اصلا نرو ،آرامش اشك علي با من
دلخوش ترند اين بچه ها اينجا اگر باشي

حتما نباشي خيمه را از هم بپاشاند
چشمي كه ميخواهد تو با چشمان تر باشي

“من را به كي ها مي سپاري به سنان و زجر”
بايد بماني و كنارم همسفر باشي

دارد برايت نقشه ميريزد كمانداري
انگار بايد طعمه ي تيري سه پر باشي

غارتگران كوفه خيلي منتظر هستند
خولي سپرده كه تو حتما در نظر باشي

تكّه پراني هاي خولي اذيتم كرده
بايد به فكر خواهر خونين جگر باشي
احمد شاکری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا