جلوه اي هرگز ندارد حي سبحان بي حسين
نيست تفسيري براي حي رحمان بي حسين
ما مريض تربت اش هستيم از صبح ازل
دردهاي ما نخواهد داشت درمان بي حسين
كل هستي كل عالم هست ملك شخصي اش
پس نبايد گفت از ملك سليمان بي حسين
در دو دنيا بي دعايش خشك سالي ميشود
ابرها هرگز نمي بارند باران بي حسين
زندگي يا مرگ هر دو با غم او قيمتي ست
پس نمي آيد به كار عاشقان جان بي حسين
خون او شد باعث احياي دين مصطفي
هيچ كس هرگز نخواهد شد مسلمان بي حسين
زخم شد پلك امام هشتمم از داغ او
طی نشد روز و شب شاه خراسان بي حسين….
محسن صرامی