شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

علی جانم

ای خاک کف پای تو بـر فرق شهان تاج
ایجاد جهان آمده بر جود تو محتاج

از وصف سخای تو همین بس بود ای دوست
کآمد سر خوان تو نبی در شب معراج

ایمن بود از تیر حوادث به همه عمر
پیکان غم عشق تو را هر که شد آماج

من روی تو نادیده ندانم که چه سان برد
هستی مرا نام نکوی تو به تاراج

خوش آن که ببازد به قمار ره عشقت
دین و دل و عقل و خرد و هوش چو لیلاج

کردم نظر اندر همه ایجاد و ندیدم
آن را که بود غیر ره وصل تو منهاج

بنمایی اگر جانب سرمست نگاهی
منصور شود در ره وصل تو چو حلاج

 رجبعلی گرگانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا