شعر مناجات با خدا

مرا ببخش

دردم گناه و بر لبم افغان مرا ببخش
با توبه آمدم پی درمان مرا ببخش

یاقینی ام به حال غریبان ترحمی
باز آمدم به حال پریشان مرا ببخش

یک عمر گفته ام که سریع الرضا تویی
امشب به حق شاه خراسان مرا ببخش

با این بلا که آمده مرگ است بیخ گوش
کم گوش مالی ام بده الان مرا ببخش

شاید که عمر من به شب قدر قد نداد
پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش

گریه برای کشته ی بی سر سلاح ماست
محض همین نوای حسین جان مرا ببخش

زینب به ناله گفت الا یا اخی الغریب
ای مانده زیر پای ستوران مرا ببخش

با چادرم نشد که تنت را کفن کنم
ای پاره پاره پیکر عریان مرا ببخش

شاعر؟؟؟

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا