شعر مدح امام حسين (ع)

نفهمیدم چه شد

نفهمیدم چه شد نامش به دنیا در سرم افتاد

به سختی ها به کارم شد و قلبم در حرم افتاد

نفهمیدم چه شد رفتم به دامش در بساطش,وی

دعا کارش عطا شغلش,گره بر شاهکرم افتاد

نفهمیدم چه شد پایم به راهت باز شد,آقا!

گمانم حصن حیدر سایه اش بالا سرم افتاد

نفهمیدم چه شد زلفم به زلفانش گره آمد

چو خارم بر گلستانش, به حدسم لاجرم افتاد

نفهمیدم چه شد قلبم برایش در تلاطم شد

خدا را شکر گویم, او به عالم افسرم افتاد

نفهمیدم چه شد داغش شرر در شور عالم زد

نسیمش شعله زد بر دل و شورش در سرم افتاد

محمد سجاد عادلی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا