شعر تخريب بقيع

هوای گریه

هوای گریه

دلم شورِ دمادم دارد اینجا
هوای گریه نم نم دارد اینجا

دلِ من روشن از نورِ حضور است
صفای سعی و زمزم دارد اینجا

به یادِ گل رخان در با سینه ی درد
هزاران غصه و غم دارد اینجا

نمی پرسد کسی از حالِ زارش
نه همراهی نه محرم دارد اینجا

ندارد هم زبانی, هم نشینی
بسی اندوه و ماتم دارد اینجا

نشسته خسته وُ غمگین کناری
که یاری مهربان کم دارد اینجا!

هستی محرابی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا