شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

ولدی

صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد
پشت هر قدّ رشیدی دو قد خم باشد

من و لیلا به روی چشم بزرگت کردیم
عمر ما قدوبالات منظم باشد

مادری تر زهمه ؛راه برو؛کیف کنم
دیدن قامت تو لذت عمرم باشد

در پی ات آمدم از خیمه محاسن بر دست
بسکه شان تو در این رتبه معظم باشد

بازمین خوردن تو زندگیم ریخت بهم
حق بده تا به قیامت کمرم خم باشد

از کجا تا به کجا پیکر تو ریخته است
هرچه می چینم عزیزم بدنت کم باشد

تاکه زانوم زمین خورد همه خندیدند
باغمت شادی این قوم فراهم باشد

چه کنم پیکر تو از بغلم می ریزد
صد و ده تا پسر امروز به دستم باشد

تو چه گفتی که چو مادر دهنت را بستند
دنده خورد شده شاهد حرفم باشد

کوچه ای باز شد و از دوطرف می خوردی
جای صد ضربه به روی بدنت هم باشد

پای ناموس ؛وسط آمده برخیز علی
عمه ات بی من و تو بی کس و محرم باشد
 قاسم نعمتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا