اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

پریشان تو و هجران تو

سحر از بهترین ساعات رندان است
که این شب زنده داری باب ایمان است

چه خوب است این که فکر آن طرف باشد
دو روزی این طرف هرکس که مهمان است

بیا بشنو ز من و کیسه را پُر کن
نفس از آدمی رفتن به یک آن است

برادر در بهارت فکر فردا باش
که پلکی میزنی بر هم زمستان است

به ظاهر حضرت یوسف به زندان رفت
و در باطن زلیخا کنج زندان است

لباس نو به این تن… نه…نمی آید
که عاشق دائماً پاره گریبان است

پریشان تو و هجران تو هرکس
نشد والله در محشر پریشان است

بیا رد شو دوباره تا ببینی که
محل از رفتنت خیلی پشیمان است

تو رفتی قحطی آمد حضرت باران
گلستان های ما حالا بیابان است

رسول عسگری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا