شعر مدح امام حسين (ع)

کنجِ هیئت

کنجِ هیئت

تا می نشینم زیر پرچم کنجِ هیئت
در سینه ام داغ تو میگیرد حرارت

شکر خدا هستم غلام خانه زادت
از کودکی در روضه ها دارم اقامت

از تو، به من خیرِ فراوانی رسیده
از من به تو تنها فقط عرض ِ ارادت

در حیرتم از لطف و از آقاییِ تو
از بخشش دستان ِ تو وقت شهادت

پیراهن و انگشترت را دادی آقا
حاجاتِ قلب دشمنت هم شد اجابت

بر پیکرت یک جای بوسیدن نمیدید
سرنیزه ها انداخت زینب(س) را به زحمت

دیدم برای کشتنت ای عشقِ مظلوم
شمشیرها کردند با نیزه رقابت

در قتلگاهِ تو «بُنیّ» گفت مادر
من را به هم میریزد عمری این عبارت!

مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا