شعر مدح و مناجاتشعر مناجات با خدا

روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا

روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا

سرمو پایین گرفتم روم سیاهه آخدا

خودمم خسته شدم بس تو گناه پرسه زدم

دستمو خودت بگیر پام لب چاهه آخدا

هر کسی یه جور داره منو ازت دورمیکنه

همه زندگیم بدون تو تباهه آخدا

این شبا هرجا میرم بزم مناجات خونیه

مجلس دعا برام یه سر پناهه آخدا

چن شبه میام ولی فرقی نکردم میدونم

چاره ی کارم فقط یه نیم نگاهه آخدا

شبای آشتی کنون کم کم داره تموم میشه

آخرای دهه ی سوم ماهه آخدا

روزا تا تشنه میشم سلام میدم به اربابم

با یاد امام حسین دل رو به راهه آخدا

منو جون به جون کنی به یاد جون دادنشم

توی روضه ها دلم تو قتلگاهه آخدا

شاعر:محمدحسن بیات لو

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا