شعر ولادت امام باقر (ع)

یا باقرالعلوم

پـر از سـتــارهٔ دانــش شـد آسـمــان دلـت
تـمـام علـم نـهـفـتــه‌ســت در مـیــان دلت

به محضر تو همه هسته‌های علم شکافت
خـــرد چـو گــوهــر دریــای بی‌کـران دلت

به اوج عقل تو هیـچ عقـل دیگـری نرسد
لـدن شـده‌سـت به لطـف خـدا از آن دلت

ابـان و جابر و حمران و ابن اعین‌ها
کنـنــد کـســب مــعـــارف ز آسـتــان دلت

ابوبصیـر و بریدو سدیـر و عبدالله
شـــدنـــد عــالــم دنـیـــا ز ارمـغـــان دلت

هـر آنکـه با تـو بـمـانـد بـه دهـر گل بکنـد
تــب بــهــشــت بگـیــرد ز بـوسـتـان دلت

اگـر چـه لایـق وصــل تـو نـیـسـتــم امــا
مـرا تـو جــا بـده در کـنــج آشـیــان دلت

فــدای تـو بــشــوم ای امــام بـی‌حـرمــم
خــدا کـنــد بـشـود شـیـعـه سایـبـان دلت

اجـازه می‌دهی یک گوشـه‌ای اشـاره کنم
ز غــربــت تـو بـگـویـم مـن از زبــان دلت

نه! بهتر اسـت نگویم دگر ز کوفه و شـام
که پاره می‌شود از اسـمـشـان امـان دلت

سید محسن حبیب اله پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا