شعر شهادت حضرت زهرا (س)

یا زهرا (س)

محض وجود فاطمه ماهمگی در عدمیم
هر چه نگارد او شود ما اثر آن قلمیم
قدر و قضا ندیم او خلق اثر قدیم او
ملک مکان حریم او ما همگی بی حرمیم
جان به جهانیان دمد هر قدمی که می نهد
ما همه آفریده ی خاک ره آن قدمیم
نامش اگر وصف کنان به حق ادا کند زبان
در مد فای او زجان تا به ابد هو بدممیم
جلوه ای از خداست او امام مرتضاست او
نبی مصطفاست او مات مقام اعظیم
در ید اوست ما سوا از نم اوست بحر ها
خاک رهش در گل ما از دم اوست آدمیم
شان نزول کوثرش مصحف اسرار مگو
کجاست پس صعود او پر از سوال مبهمیم
چادر او عصمت کل عصمت او بیرق گل
در این پناه چار قل سایه نشین علمیم
قیمت این ملک عبس غیر محبنش چه هست
رزق به دست فضه است اگر به فکر کرمیم
اوست تمام لامکان اوست حقیقت زمان
اوست اگر معنی جان ما زعدم بیش کمیم
مرحمتی است مادری شیعه اثنی العشری
نیک اگر که بنگری صاحب کل نعمیم
در همه جا از او نشان در همه کس بود نهان
ماهمه بندگانی از پرده نشین عالمیم
فاطمه پشت ابرها پای نهد در این سرا
گرکه عیان بتابد او فانی او چو شبنمیم
پای تو سل پدراشرف خلق شد بشر
خورد قسم به نام او از آن بعد آدمیم
گر که خدازند قلم می زند از فاطمه دم
پیش مسیح نطق او خموش مثل مریمیم
قصه حسن او اگر موی به مو دهد خبر
تا به ابد دراین گذر تازه سر زلف خمیم
مهرش اگر که آب شد ساقی ابوتراب شد
ازبرکات مهر او گریه کن محرمیم

موسی علیمرادی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا