شعر شهادت اميرالمومنين (ع)

یا مولا علی

یا مولا علی

نَخلی از اشکِ تو سیراب نگردد دیگر
‎ از همان لحظه که بر فرقِ تو شمشیرآمد

‎جِنّ و اِنس و مَلَک و حور,سیَه پوشیدند
‎تا به گوشِ فَلَکت نعره ی تکبیرآمد

شیر تجویز به درمانِ سَرت کرد طبیب
‎ هر که آمد به ملاقاتِ تو با شیر آمد

‎صحبت از شیر شد و رفت دلم کربُ بَلا
‎ که به میدان پسری با پدری پیر آمد

‎گرچه بر دستِ پدر رنگ به رُخسار نداشت
‎ همه گفتند به میدان نوه ی شیرآمد

‎قدرِ یک جرعه از این شیر اگر داشت رُباب
‎ طفل میماند,ولی حرمَله با تیر آمد

سعید خرازی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا