شعر شهادت حضرت زهرا (س)

هر چند که شد سفید تارِ مویت
یک ثانیه برنگشت خُلق و خویت

دق داد حسن(ع) را غم ِ بیماری تو
هنگام نماز؛ لرزش ِ زانویت

بالای سرت حمدِ شفا خواند و گریست
دستانِ حسین(ع) بهترین دارویت

دلواپس و مهربان! کماکان دلسوز
تغییر نکرد خصلتِ نیکویت

از صبر و سکوتِ ذوالفقارش لبریز
هر بار علی(ع) نشست رو در رویت

از درد نخوابیدی و ایکاش کمی
آرام بگیرد ورم ِ بازویت

صورت چه کبود و چشم هایِ خیست؛
تار است و چه تیر میکشد پهلویت!

مرضیه عاطفی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا