روی دل آرای تو
قلب زمین دلشده ی , روی دل آرای تو شد
روح زمان در طلب و , شوق تماشای تو شد
مرکز پرگار وجود , کمان ابروان تو
هر که در این دایره بود , واله و شیدای تو شد
زمزمه ی نام تو شد , ذکر همه اهل سما
قبله ی عرش و آسمان , روی دل آرای تو شد
تا صدف بسته ی علم , شکافته اشاره ات
منشأ دانش بشر , حدیث لب های تو شد
وجه تو بی بدیل و هم , حسن تو بی نهایت است
هزار یوسف از ازل , بر سر سودای تو شد
آیه ی تطهیر تویی , میان مصحف وجود
کوثر ناب عاشقی , جام طهورای تو شد
طراوت یقین تو , روح طمأنینه ی خلق
از آن زمان که هر دلی , مست تولای تو شد
ز نسل مجتبایی و , تویی کریم بن کریم
کرامت و جود و سخا , غرق تمنای تو شد
هم از حسن هم از حسین , ببرده یادگارها
که این دو خود نشانه ی , مقام والای تو شد
ففط نه جمع مردگان , مسیح زنده می کنی
ذکر علی و فاطمه , رمز مسیحای تو شد
قیامتی به پا کنی , ز حب خود به سینه ها
محبتت در دل ما , محشر کبرای تو شد
تو یادگار کربلا , هستی و ساکن بقیع
صحن و سرای خلوتت , بهشت زیبای تو شد
محمد مبشری