رتّل القران امّا باده را ترتیل کن
روزگار دشمنت را سرگذشت فیل کن
از سیاهی ها ببر اندیشه ی پیکار و پس
آیه نصرُ منَ اَلله را خودت تاویل کن
همچون هفتاد و دو تن سر از سران روزگار
سیصد و اندی بیاور امر کن تحمیل کن
چشم من در روزه ی نادیدنش جانا گرفت
عید فطر ما عطا کن روزه را تعطیل کن
قلب یعقوبت شکسته تازه کن اندیشه را
سوره ی یوسف بیاور آیه ای تنزیل کن
زنده ها گر مرده اند بهر تمنای غمش
مردگان را زنده کن ساغر بده تقتیل کن
رستم و سهراب هم, از مرگِ هم رنجیده اند
خان آخر را ببر شهنامه را تکمیل کن
تا که من عهد تماشایت بخوانم بر غزل
حرمتِ دیدار رخ را بهر جان تحلیل کن
دیده ی یعقوب زخم است از تمنای وصال
عطر پیراهن بیاور سال را تحویل کن
فوت آخر را بکن این کوزه گرها مرده اند
با دمت آدم بساز و اندکی تعجیل کن
ذوالفقارت را به حرف آور ولیکن بعد از آن
سوره ی والعصر را با صبر خود تکمیل کن
چون به دریا ریختی خاکستر فرعونیان
خواهشا از شیخ کاشی هم کمی تجلیل کن
سید علی حسینی