شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

مردیم و ندیدیم

ارزان نفروشیم گران جانی خود را
مردیم و ندیدیم رخ جانی خود را

پیر از سر ناسازی ساز دل خویشیم
می خورد زلیخا غم زندانی خود را

موریم که از همت خود میکند امضا
با ران ملخ حکم سلیمانی خود را

تقدیر شود شانه و چنگال کند تیز
گیسو که عیان کرد پریشانی خود را

بر جامه ی سبزش چو مباهات کند بید
با برف بپوشد شب عریانی خود را

رویید اگر دور و برت خار مبادا
بر باد دهی خوی بیابانی خود را

گم کرد غریب از شب دیدار نخستین
در کفر دو زلف تو مسلمانی خود را

 محسن قاسمی غریب

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا