گمان دارم که زلف ات پیچ و تاب دیگری دارد
یقین دارم که این مستی شراب دیگری دارد
خرابم کن,بساز از نو,که با تو میشوم آباد
که این مجنون دل خانه خراب دیگری دارد
خودم حائل شدم بین خودم را با تو یک عمر است
گلایه دارم از چشمم حجاب دیگری دارد
اگر چه انتظار عاشقان شد افضل الاعمال
ولی نام تو را بردن ثواب دیگری دارد
مرا درگیر عشقت کن که دارم میروم از دست
گلی که مست تو باشد گلاب دیگری دارد
یکی شد عاشق دنیا یکی شد طالب جنت
دل دیوانه ی ما انتخاب دیگری دارد
تو می آئی فلانی را به آتش میکشی روزی
سزای ظلم آن ظالم عذاب دیگری دارد
محسن صرامی