شعر مناجات امام حسين (ع)

یوسف ارض و سمائی

یوسف ارض و سمائی و خریدار منم
در پی ات دست تهی بر سر بازار منم

چارهء خلقی و از طایفه ای نیک سرشت
عبد آلوده به عصیان و گنهکار منم

سایه ای جز شجر طیبه ات نیست که نیست
خاک پای تو و خار سر دیوار منم

نیست بین همه خلق کسی مثل شما
گر چه انگشت نما در همه انظار منم

بدم اما شدم انگشت نما در غم تو
آتشم زین غم و رسوای غم یار منم

قطره اشکی به من از لطف ترحم کردی
تا ابد بر سر این سفره بدهکار منم

دیده ای داغ غم مادر و بر سینه زدی
تا ابد داغ از این سینه و مسمار منم

داریوش جعفری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا