شعر مناجات امام حسين (ع)

امام کریم ها

ایمقتدای دستِ تمام کریم ها

مولایسبز پوش , امام کریم ها 

ایچشمه سار فیض خدا کوثر لبت

ای جای چشم فاطمه دور و بر لبت 

عالمگدای ریزه خور خوان دست توست

روزیمیان سفره ی احسان دست توست 

اولامام زاده ی دنیا خوش آمدی

ابنالکریم اُمّ ابیها خوش آمدی 

اولپدر به حضرت حیدر تو گفته ای

پیش ازهمه به فاطمه مادر تو گفته ای

آغوشگرم فاطمه بوی بهار داشت

صبحیکه مادرانه تو را در کنار داشت

آن روزبا لبان تو افطار خود گشود

باباعلی که کام تو را انتظار داشت

قنداقهات شمیم دل انگیز خویش را

از عطرسیبِ سرخ خدا یادگار داشت

خورشیدبا نگاه تو از خواب میپرید

پیش ازطلوع با تو و چشمت قرار داشت

پایبساط سفره ی افطاریِ خدا

هفتآسمان ملائکه ی روزگار داشت

عالمبه عشق ِ خالِ لبت آفریده شد

ورنهخدا به عالم و آدم چکار داشت

اینازدانه کودکِ دلبند فاطمه

ایخنده ات بهانه ی لبخند فاطمه 

تو چشمخود به روی نبی باز میکنی

جادارد اینکه بَهر همه ناز میکنی 

ناز وکرشمه سُنَتِ مانده ز عهدِ توست

شهبالِ سبز حضرت جبریل مهدِ توست 

غوغاترین,عزیزترین, خوش قدم ترین

در بینِ ایل ِ جود و سخا با کرم ترین 

چشم ِبد از قشنگیِ چشمت به دور باد

ملعونهی حسوده الهی که کور باد

مصطفی متولی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا