باغ هستی بی صفا می شد اگر زهرا نبود
عطر گل از گل جدا می شد اگر زهرا نبود
تیره گی در اولین برخورد با خورشید عشق
چیره بر آئینه ها می شد اگر زهرا نبود
التهاب آفتاب از روی عالمتاب اوست
این جهان ظلمت سرا می شد اگر زهرا نبود
ابرهای کفر آلود از نسیم فتنه ها
در هوای دل رها می شد اگر زهرا نبود
در دل امواج توفانزای اقیانوس دهر
فُلک دین بی ناخدا می شد اگر زهرا نبود
قامت یکتا پرستانی همانند علیِّ مرتضی
زیر بار غم دو تا می شد اگر زهرا نبود
دست حَبْلُ اللّه را بستند رهپویان کفر
فتنه بیش از این بپا می شد اگر زهرا نبود
پهلویش بشکست تا بتخانه را درهم شکست
سامری صاحب لوا می شد اگر زهرا نبود
گرچه خود شد پرپر امّا داد بر قرآن حیات
مَحوْ دین مصطفیٰ می شد اگر زهرا نبود
عشق اگر دارد حیات از اوست “یاسر” بی گمان
عشق در عالم فنا می شد اگر زهرا نبود
محمود تاری