شعر مدح و مناجاتشعر مناجات امام حسين (ع)شعر مناجات با خدا
همان خدا که برایم بلا تراشیده
همان خدا که برایم بلا تراشیده
میان درد و بلا هم دوا تراشیده
اگرچه دردسر از هر طرف سرم بارید
گلایه ای نکنم او چرا تراشیده
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
که یار نعمت خود در دعا تراشیده
به پای پلک تر من چه سکه ها که نریخت
تمام رزق مرا در بکا تراشیده
خدا تمامی جود و سخاوت خود را
میان روضه ی خون خدا تراشیده
به پیش چشم خلایق به حشر هم اقا
برات گریه کنان را جدا تراشیده
جزای گریه ی ماه محرم ما را
دوباره قسمت ما کربلا تراشیده
به زیر سم فرس رفتنت امام غریب
خودش بساط غم و گریه را تراشیده
سنان به پیش دو چشمان مادرت زهرا
تن تو را به سر نیزه ها تراشیده
هزار شکر خدایت به لطف اهل قری
برای دفن تنت بوریا تراشیده
امیر علوی