شعر شهادت حضرت زهرا (س)
غمِ زهرا
چنان که اهل بالا گشت آدم در غمِ زهرا
بهشتی نیست آنکس که نباشد آدم زهرا
خدایش هر چه زیبائیست را بر فاطمه داده
و خلقت را خلاصه کرده در سن کم زهرا
کلامش را امامان هم به روی دیده بگذارند
به دوش سیزده معصوم باشد پرچم زهرا
نبین مثل مُحَرم نیست خیل زائرانِ غم
کسی که هست مَحْرم اشک دارد در غم زهرا
یقین بالاتر از این غم نباشد در همه عالم
محرم اشک می ریزد برای ماتمِ زهرا
بفرمائید روضه ، آدرس هم خانه مولاست
و مولا آه میگیرد ز لبها با دم زهرا
چو شمعی که دمادم قطره قطره آب می گردد
علی می سوزد از غم پیش اشک نم نم زهرا
چه روزی بر سرش آورده آن نامردِ نامحرم
که تنها فضه گشته بین خانه محرم زهرا
در و دیوار این خانه شهادت می دهد روزی
که چل نامرد همدست اند در قدِّ خم زهرا
نمیدانم چه بر جانش غلافِ قنفذ آورده
که بر زخم تنش ، مرگ است تنها مرهم زهرا
حامد آقایی