شعر شهادت حضرت زهرا (س)
یاد شب غسل تو
دستاس راچرخاندم وبوی توپیچید
بوی غذا ونان بازوی تو پیچید
آورده زینب بغچه پیراهنت را
در خانه وکاشانه ام بوی توپیچید
در را بهم میزد باد ویادم آمد
میخ ودر ودیوار وپهلوی توپیچید
وقتی که درکوچه توبودی وحسن جان
در راه خانه ناگهان روی توپیچید
یا بس که آجرهای کوچه سنگ بودند
در زیر معجر طاق ابروی توپیچید
همراه دود وآتش وضرب لگدها
هرتازیانه یک به یک سوی توپیچید
یاد شب غسل تو افتادم که درآب
خون آبه های زخم بازوی توپیچید
اینک من وقبر تو وتنهای تنها
اینجا نسیم یاس نیلوی توپیچید…
سیدمصطفی سیاح موسوی