شعر ولادت حضرت معصومه (س)
سایه ات مستدام
پر و بالم شکسته، میخواهم
سائل آسمان او باشم
مثل جبریل آرزو دارم
خادم آستان او باشم
بین خوبان دور و اطرافش
دیده احوال این گدا را هم
ته اوصاف او چنین گفتند
“شان آیات سوره ی مریم”
دوست دارم شبیه کودکیم
در دل ازدحام گم بشوم
در حریمش کمی قدم بزنم
سائل آستان قم بشوم
با غبار حریم قدسی او
کیمیا بارها محک خورده
عالم و آدم از سر خوانش
روز و شب، روز و شب نمکخورده
قصه ی صحن قدس و آیینه
قصه ی خواهر و برادری است
کار این صحن های زیبا از
دل عشاق یار، دلبری است
سایه ات مستدام! خواهر عشق!
التیام تمام غم هایم!
روزگار مرا از آن اول
دست تو داده است بابایم
مهدی فرهادی