شعر شهادت حضرت زينب (س)

سلام بر زینب

سلام ای با مقام و رتبه ی زن آشنا زینب
سلام ای عفت و صبر و وفا را محتوا زینب

سلام ای خورده نان از سفره ی ایمان پیغمبر
سلام ای قبله ی ایمان کل انبیا زینب

سلام ای زینت نام علیِ عالیِ اعلا
سلام ای افتخار حضرت خیرالنسا زینب

سلام ای زینبیون را پناه روز وانفسا
سلام ای بر غمت هر پاکزادی مبتلا زینب

نباشد گر چه نامت در حدیث عشق اما تو
شدی معنای ستر و کرده ای کار کساء زینب

تمام انبیا خدمتگزاران سر کویت
که هستی بضعه ی آزاده ی آل عبا زینب

تمام حسنها را در تو دیدم اینچنین گفتم
حیا زینب وفا زینب به عالم کیمیا زینب

به فرمان خدا فرمانبرت میشد ملک وقتی
که می‌خواندی دعا با بارالها ، ربنا زینب

اگر دارالشفا ذکر حسین ابن علی باشد
یقین دارم تویی داروی این دارالشفا زینب

هزاران مرحبا گفتی به یاران روز عاشورا
خدا هم گفت در هر دم هزاران مرحبا زینب

از آن ساعت که غرق خون حسین افتاد در گودال
هدایت تا چهل منزل به راه افتاد با زینب

تو شیر عرصه ی حق محوری بودی نبودی تو
یقین میمرد نام کربلا در کربلا زینب

نه تنها روی دوشت پرچم حلم و حیا داری
که تو هستی سفیر مکتب خون خدا زینب

تو تفسیر تمام آیه ها بودی که از یک سر
به گوش خلق می آمد ز روی نیزه ها زینب

ز نطق آتشینت شام را شام بلا کردی
کلامت کرد کار ذوالفقار مرتضی زینب

به تیغ در زبان ویرانه کردی کاخ ظلمت را
گلستان کرده ای با مقدمت ویرانه را زینب

سنان و ساربان وجسم عریان را جدا دیدی
سه ساله طشت زر راس جدا دیدی جدا زینب

به هر جا دید زین العابدین بزم عزایی را
میان گریه بر داغ پدر میگفت یا زینب

جدا از کربلا با زخمهای شام در غربت
فقط می‌خواند از گودال و آخر شد فدا زینب

قیام سرخ عاشوراست با نام حسین اما
یود حسن ختام دفتر این ماجرا زینب

 داریوش جعفری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا