شعر مناجات با خدا

العفو

خدایا دامنی آلوده دارم
به درگاه تو باز افتاده کارم
شنیدم مونسی با دل‌شکسته
نظر کن از کرم بر حال زارم

کریما، منعما، پروردگارا
ببین خوبی‌تو بد کرده ما را
گنه کردیم اگر پرده دریدیم
تو اما پرده‌پوشی کن خطا را

خدایا من کی‌ام عبدی که دانی
ز تو غافل، پی لذات آنی
نمی‌آید ز من غیر از خطا، لیک
نمی‌آید ز تو جز مهربانی

نسیم عفو تو امشب وزیده
دو قطره اشک از چشمم چکیده
ملک در نامه‌ی اعمالم امشب
به جز لطفت ندیده که ندیده

الهی محضرت را دوست دارم
تضرع بر درت را دوست دارم
مقرم در بساطم جز گنه نیست
ولیکن حیدرت را دوست دارم

دو دست سائل و دامان حیدر
من و احسان بی‌پایان حیدر
الهی بعلی بعلی
ز من بگدر خدایا، جان حیدر

فقیرم، زیر دین العفو گفتم
به رب عالمین العفو گفتم
شب قرآن‌به‌سر آمد، دوباره
الهی بالحسین العفو گفتم

امام مهربان العفو می‌گفت
لب‌تشنه چنان می‌گفت
به زیر دشنه آقا فکر ما بود
برای شیعیان العفو می‌گفت

  امیر عظیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا