شعر وروديه محرم

غرق نور کن

بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن
از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن

چشم امید من به دوتا قطره اشک بود
این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن

هرشب بساط ساز من آماده بوده است
امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن

فرزند هیاتی مرا زیر پرچمت
از چشم شور مردم بی روضه دور کن

ما مُرده ایم بی تو و بی کربلای تو
فکری به حال مردم اهل قبور کن

کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین
گاهی هم از کنار مزارم عبور کن

پرونده ام پُر است از اعمال بد ولی
تو صفحه های نوکریم را مرور کن

 محسن ناصحی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا