شعر وروديه محرم
جانم حسین
چون کبوتر در عزایت غرق هوهویم حسین
غصه هایم را فقط با اشک میشویم حسین
بر لبان مادرت لبخند را حس میکنم
از ته دل تا میان روضه میگویم حسین
نام تو ارام بخش دل پریشانی ماست
چیست جز ذکر شفابخش تو دارویم حسین
در گلستان عزایت نونهالی نارسم
سایه ات را کم کنی دیگر نمیرویم حسین
مثل مهمانی که صاحبخانه را گم کرده است
روضه در روضه تو را هر لحظه میجویم حسین
رو به تو اورده ام رو برنگردانی ز من
گرچه میدانم سیه رویم سیه رویم حسین
محمود یوسفی