شعر وروديه محرم

زخم غمهایت

دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر”
دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر
تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها
به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمردو ماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو
بگو دیگر نمی افتد جدایی بین ما یک عمر
برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟
نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر
هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم
بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟
به آن شهری که عطر پرچمت در زلف یادش نیست
بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر
به یاد زندگی هایی که با شوق سفر کردم
نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر
حسن کردی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا