شعر مناجات امام حسين (ع)
بوی جنان
بوی جنان که هست نسیم عدن که هست
از پیش تو کجا بروم من وطن که هست؟!
گرچه فرات قسمت لبهای تو نشد
غصه نخور عزیز دلم چشم من که هست!
آن روز اگر نبود کسی یاری ات کند
حالا ببین تو لشکری از مرد و زن که هست
ما در عزای خویش به فکر غم توایم
دنیا اگر نساخت به ما سوختن که هست
این سینه ها که محرم اسرار تو نشد
شکرخدا فضیلت سینه زدن که هست
در کربلا به یاد بقیع است این دلم
زائر اگرچه یار ندارد قَرَن که هست
جلب توجهات تورا خواستم رسید
در محضر حسین دم یا حسن که هست!
گیرم هزار تیر به جسم حسن زدند
خون ریخته ز پیکرش اما کفن که هست
حسین قربانچه
سید پوریا هاشمی