شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

داغِ تو

داغِ تو داغِ گریه داری بود
بعد از تو کارم بیقراری بود

رفتی و آغوشم زمستان شد
با بودنت اما بهاری بود

سهم من از شش ماه لبخندت
کم بود اما روزگاری بود

تنها گناه من به این مردم
یک جرعه آب‌ امیدواری بود

تیری که از ساقه تورا چیده
یک تیر داغ و زهرداری بود

مانند زخمِ گوش تا گوشت
زخم فراقت زخم کاری بود

اندازه‌ی خون گلوی تو
از چشم‌هایم اشک جاری بود

از من نباید میگرفتندش
گهواره‌ی تو یادگاری بود

لبخند من پشت حرم دفن است
بعد از تو کارم سوگواری بود

مادر به شیرش مادراست اما
سهم منِ مادر نداری بود

دیشب که در صندوقچه خوابیدی
کارم فقط چشم‌ انتظاری بود

گروه شعر یا مظلوم

نمایش بیشتر

رضا قربانی

اشعار به روز در سایت حدیث اشک قرار میگیرد

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا