شعر مدح امام حسین (ع)

میرسم تا خدای ثارالله
میزنم تا صدای ثارالله

ایل و اجدا من همه هستند
ریزه خوار و گدای ثارالله

مدح حضرت زهرا (س)

مینویسم دوباره از سر خط
نام زیبای حضرت زهرا
مینویسم که هرکه جای خودش
آسمان جای حضرت زهرا

شعر مدح امیرالمومنین

سرم از شرم اگر که پایین است

کوله بارم دوباره سنگین است
 
بی نوا آمدم, نجاتم داد

کار حیدر نجات مسکین است

شعر فراق امام زمان عج

از جمعه های بی توچه دلگیرمیشوم

جان خودم ز جان خودم سیرمیشوم

با هر نفس که میکشم اقرار میکنم

از این نبودنت به خدا پیر میشوم

دلم رو سپردم به شاهی

دلم رو سپردم به شاهی

که میگن ذبیحِ حسینه

فدایِ پیام آوره عشق

همون که مسیحِ حسینه

تیغ تو علی نبود اگر کج

تیغ تو علی نبود اگر کج

می رفت دلم به هر سفر کج

شد فتح دلم به ذوالفقارت

بگرفت کجی ره دگر کج

خورده کبوتر دلم از دانه هایتان

خورده کبوتر دلم از دانه هایتان

 جنّت برای من شده پایینِ پایتان

این فقرِ ظاهرست غلامت ندار نیست

شاهم چرا که گشته دلِ من گدایتان

ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود

ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود

دیگر توان ز زانوی او را گرفته بود

در ازدحام پشت در و دود و شعله ها

آتش سراغ گیسوی اورا گرفته بود

مادرم گشته گرفتار تنش میلرزد

مادرم گشته گرفتار تنش میلرزد

نیمه جانی شده بسیار تنش میلرزد

باز با بوسه در آغوش گرفته من را

اصلاً انگار نه انگار تنش میلرزد

همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد

همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد

نفس به سینه این پا به ماه میگیرد

هنوز بستر خود را عوض نکرده علی

بلند میشود و راه چاه میگیرد

زهرای من نبود آن که بیفتد بروی خاک

زهرای من نبود آن که بیفتد بروی خاک

سیلی به صورت زن من بی خبر زدند

شاعر: محمد هاشم مصطفوی

درد پـهـلـو خـوب نـه بدتر شده این روزها

درد پـهـلـو خـوب … نـه بدتر شده این روزها

چـهـره ی زهـرا چـه درد آور شده این روزها

از سـر و وضـع پـریـشـان عـلـی فـهمیده اند

خـانـه ی وی بی سر و همسر شده این روزها

دکمه بازگشت به بالا