مجموعه دوبیتی امام رضا ع

در صحن رضا حسّ عجیبی دارم

در کنج دلم امّن یُجیبی دارم

هر لحظه به یاد حرم ثارالله

آوای دل انگیز غریبی دارم

*****

یاضامن آهو ادرکنی

ای کاش کبوتری به گنبد باشم

راهیّ ضریح یا که مرقد باشم

از لطف, عنایت وَ نگاه سلطان

ای کاش که ذیعقده به مشهد باشم

*****

وَالله قسم هر که گدا رفت درون حرمش

نزدیکی ایوان طلا بود که آقا گردید

****

وَالله قسم هر که گدا رفت درون حرمش

نزدیکی ایوان طلا بود که آقا گردید

*****

در صحن رضا هستم و دل در حرم ثارالله

این هم ز کرامت شده عیدی شب میلادم

*****

در صحن رضا هستم و دل در حرم ثارالله

این هم ز کرامت شده عیدی شب میلادم

*****

پر زد دل من ز مشهدت, سوی حسین

من می شنوم ز مرقدت, بوی حسین

دانم که کلید کربلا, دست شماست

از لطف رضا مشرّفم, کوی حسین

*****

صحن و حرم و گنبد و ایوان طلا را عشق است

به به, به خدا پنجره فولاد رضا را عشق است

امشب همه جنّ و ملک, واله و سرگردانند

در روبروی مرقد او,دارُالشّفا را عشق است

*****

در دیده تمنّای رضا را دارم

در سینه محبّت شما را دارم

در هر سفری که مشهدت می آیم

احساس بهشت با صفا را دارم

محمد مهدی عبدالهی

شور و التهاب

عاشقان کم کم به شور و التهاب افتاده اند
بهراحیای محرم در شتاب افتاده اند

مجمر و اسپند و بیرق را فراهم کرده اند
فکرچای روضه و قند و گلاب افتاده اند

حمدُ لِلّه,

حمدُ لِلّه, از طفولیّت دل ما با رضاست

عالم آل محمّد, سرپناه ما رضاست

عاشقان ,میلاد نور است و بخوانید این سرود

ضامن آهو تمام شیعیانش را رضاست

شکسته پشت غم از بار غصه ‌های رباب

شکسته پشت غم از بار غصه ‌های رباب

از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب

به سوز سینه گهواره داغِ غم زده است

شرار زخم دلِ خون لای لای رباب

صدای ناله

دوباره شهر مدینه غروبی از غم شد

که آتشی به در خانه باز مَحرم شد

به پشت این در خانه چه ازدحامی شد

دوباره حَجمه ی دشمن به فکرماتم شد

سید الکریم

اینجاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست

خیلی گران تمام شده , مُلک خون بهاست

هرگوشه زین دیار اگر هیئتی بپاست

پشت قباله و سندش یک سر جداست

 

علقمه

 

  درعلقمهآه از دل ِ ریش نکش

 آرامشخیمه را به تشویش نکش

 اینتیرسه شعبه مخبرحرمله است

 انقدرتو حرف مشک را پیش نکش!

وحید قاسمی

 

 

امام غریب

همان امام غریبی که شانه اش خم بود

به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود

میان صحن حسینیه ی دو چشمانش

همیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود

به تمنای نیزه ات

پر می کشد دلم به تمنای نیزه ات

دنیای دیگری شده دنیای نیزه ات

جانی بده دوباره… به من نه به دخترت

تا جان نیامده به لبش پای نیزه ات 

رباعیات امام زمان عج

تکیه بهوفای ما نکن آقا جان

گریهتو  برای ما نکن آقا جان

بهر فرجتخودت بیا کاری کن

دل خوش بهدعای ما نکن آقا جان

خشکی لب ها

گر جگر خشک شود, خشکی لب ها حتمی ست

رفتن ناله ی لب تشنه به بالا حتمی ست

آب اگر یافت نشد, مرگ ربابِ بی شیر

بر سر درسِ جگر سوز الفبا, حتمی ست

این فاصله ها

اگر چه بی کس و تنها اگر چه غم زدهایم

همیشه از تو فقط با دروغ دم زده ایم

تو گرم آمدنی , بی خبر که ما بی تو

قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم

دکمه بازگشت به بالا