یا اهل بیت النبوه

لوح تقدیر تا قلم برداشت
از دل قصه ، فصل غم برداشت

خضر از عُمرِ ماتمت گله کرد
نوح با نوحه ی تو هروله کرد

یا ولی الله

خدا کند که دلم را فدای یار کنم
به این بهانه مگر رنج را مهار کنم

مرا مجال گریز از حصار داغِ تو نیست
بگو چگونه ز دست غمت فرار کنم!

یا ولی الله

در خاستگاه رنج ، مجالِ سُرور نیست
قلبی که سوخت پای فراقت ، صبور نیست

هرجا که شمع بود ، پرم را گذاشتم
تا شعله ای به طعنه نگوید ، غیور نیست!

یاحسین(ع)

به نام نامی‌ات عرش معلیٰ عطرآگین است
همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است

صدایی هم اگر باشد در عالم ، «یاحسین» ماست
تویی عشقِ حقیقیِ جهان ، باقی دروغین است

ای طشتِ خون

یک لقمه نان و گریه شد امروز چاشتم
چون ابر تیره بارش بی وقفه داشتم

دریا دوات می شد و هفت آسمان ورق
قدری ز شرح داغم اگر می نگاشتم

آقای من

ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی
سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی

خاک “دلم” تسخیرِ بیگانه نخواهد شد
ای دوست!وقتی صاحب این سرزمین باشی

دستگیر عالم

کشید چشمِ تو خورشید کامل ما را
گرفته وسعتی از نور ، محفل ما را

به سمت جَذْبه‌ی داغ تو جذب خواهد شد
هر آنکه خوب ببیند دلایل ما را

وَللهُ لا اُفارقُ عَمّی

در بند زلف او دل باد و نسیم هاست
تازه ترین شراب سبوی کریم هاست
او که طلایه دار خیام یتیم هاست
نذرِ”حسن” برای “حسین” از قدیم هاست

ای دوست

ابرِ غم‌ پرور تو بانیِ سرمای من است
شبِ برفیِ فراقَت ، شب یلدای من است

اشک در چشم..،به تنهاییِ خود خندیدم
بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است

یا صاحب الزمان(عج)

آن کف پایی که راهش به بیابان خورده باشد
فیضِ آن این است که خار مغیلان خورده باشد

“اَلبِلاءُ لِلوِلا”..،یعنی پری که در مسیر است
بیشتر باید یقیناً، تیر شیطان خورده باشد

سکوت بودم

سکوت بودم و بانگِ بُکای من برگشت
در این حسینیه حال و هوای من برگشت

گرفته بود گلویم..،میان روضه ی تو
چقدر داد زدم تا صدای من برگشت

یا صاحب الزمان(عج)

آسمان ! فانوس..،روشنگر نخواهد شد..،نگرد
شام تار بی کسی ها سر نخواهد شد..،نگرد

ابرها را خشکسالِ دوری از او سر بُرید
جز به خون،دامان صحرا تر نخواهد شد..،نگرد

دکمه بازگشت به بالا