شیخ الائمه

 چه درد ها که نشسته است در زمین خوردن

به پا و دست , به صورت , به سر , زمین خوردن

میان کوچه غریبی , که میدود پی اسب

و هرچه پیر تر , ساده تر زمین خوردن

زمان(عج)

برای رفتن تا بیکران فقط کافیست

گرفتن پری ازبالتان امام زمان(عج)

تفألی چو به حافظ زدم فقط دیدم

پر است حافظم از فالتان امام زمان(عج)

روز های آخر عشق

از لطف و مهر خود به دلم بیشتر نده

فرصت به حال متهم در به در نده

من با دلم که تنگ نشد از جدائیت

قهرم تو هم جواب دلم را دگر نده

شیر مرد

 

حق به عرش خود نوشت آقا علی باشد فقط

صاحب عزّ و جلال ما علی باشد فقط

غیر حیدر در جهان مولای دیگر نیستنیست

از ازل گفته خدا مولا علی باشد فقط

سنگین تر از ضربه شمشیر

 

آن تیغ که آمد به سر من از پشت

کمتر به سرم بود ز ضرب انگشت

سنگین تر این تیغ رسیده به سرم

آن لحظه که زهرا به رخش آمد مشت

 جواد دیندار

 

 

امپراطور دل

امپراطور دلم هستی و دل کشور توست

دل من جای تو جای قدم لشکر توست

ای شهنشاه بیا کشور خود را خون کن

که دلم تشنه یک ضربه ای از خنجر توست

لبم امشب

لبم امشب دوباره شیرین شد
آسمان مدینه رنگین شد
به در خانه علی نور است
در خانه ستاره آذین شد
ای که بر چشم شور و بد لعنت

دکمه بازگشت به بالا